سیب سرخی بوده ام خواهان فراوان داشتم
مانده ام حالا فقط با جای دندان هایشان !
– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –
ببار ای اشک سیل آسا که یارم بر نمی گردد
در این دنیای تنهایی به ما یاور نمی گردد
هزاران بار جان دادم به عشقش روز و شب اما
دریغا خُلقِ بی مهرش به ما خوشتر نمی گردد
– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –
ﻣﻦ ﺁﻥ ﺍﺑﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻧﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﻫﻤﺎن ﯾﻮﺳﻒ ﮐﻪ ﮐﻨﻌﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ
ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
زیباترین سلام ها از عمق جانم، به زیباترین آفریده خدا
که به رسم جاده ها از اودورم، ولی به رسم دل، با او هیچ فاصله ای ندارم . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
گاهی میان بی رحمی هایت محبت کنی بد نیست . . .
نگذار روزی که جدا شدیم
خجالت زده ی خاطره هایم باشی . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
طناب را به گردنم انداختند . گفتند : آخرین آرزویت ؟
گفتم : دیدن عشقم
گفتند : خسته است ، تا صبح برایت طناب بافته . . .