بیوگرافی طناز طباطبایی

یک دیدگاه

بیوگرافی طناز طباطبایی

نام ونام خانوادگی: طناز طباطبایی

متولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۲ در تهران

سمت: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایران

تحصیلات:  فارغ التحصیل کارگردانی تئاتر

وضعیت تاهل: مجرد

طناز طباطبائی یک خواهر دارد که بزرگتر از اوست و به خواهرش خیلی علاقه مند است .با موسیقی آشنایی دارد و گیتار می زند ، مدتی هم کار نقاشی میکرد . پدرش نیز در زمینه ی موسیقی فعالیت دارد ، در کلاس های آزاد بازیگری شرکت کرده بود که هنوز یک ماه از کلاس هایش نگذشته بود برای بازی در جوانی انتخاب شد و اولین بازی خود را در سال ۸۰ انجام داد که در آن سریال ۱۸ ساله بود .
با هیچ کدام از خانم ها و آقایان طباطبائی در سینما و تلویزیون کشور نسبت فامیلی ندارد : مثل بهنوش طباطبایی – علی طباطبایی و …

طناز طباطبایی از جمله ۱۴۰ هنرمند ایرانی بود که با امضاء طوماری در مورخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، همراه با سایر اصلاح طلبان و اعتدال گرایان، ضمن قدردانی انصراف عارف به نفع روحانی، از نامزدی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ حمایت علنی کرد.

بیوگرافی طناز طباطبایی

گفت و گو با طناز طباطبایی:

بعد از بازی در نقش های جذاب و در عین حال برون گرایی مثل فیلم های صدا ها یا مرهم و .. چطور شد نقش دختری معصوم و در عین حال ازار دیده را در هیس دختر ها فریاد نمیزنند بازی کردید؟ منظورم بیشتر این است که چه کردید تا از عهده تفاوت نقش ها برآیید؟

برای یک بازیگر خیلی تفاوتی نمی کند که نقش برون گرا یا درون گراست من همیشه دنبال تفاوت نقش هایم بوده و هستم ، این که نقش یک جورهایی عرق بازیگر را در بیاورد . همیشه برای من بازیگر جذاب این است که در لحظه ی ایفای نقش با همه سختی هایش لذت ببرم. همین نکته یکی از چالش هاست برایم در انتخاب نقش . اتفاقا” نقش های درونگرا را سختر می شود بازی کرد تا نقش های برونگرا . به هر حال تنها چیزی که به ان فکر می کنم نقش های تاثیرگذار و متفاوت در کارنامه ام است. یک بازیگر باید قابلیت ایفای و اجرای نقش های متفاوت و دور از هم را داشته باشد و دائما” در حال شکستن خودش باشد .

وقتی فیلمنامه توسط خانم درخشنده به شما پیشنهاد شد ،چه شد که نقش را پذیرفتید؟

شیوه کاری من به این شکل است که سعی می کنم وقتی فیلمنامه ای به دستم می رسد ، محیطی ارام را برای خودم فراهم می کنم و با فراغ بال شروع به خواندن فیلمنامه می کنم. در اولین خوانش اگر فیلمنامه انطور که انتظار دارم روی تماشاگر تاثیر بگذارد ، روی خودم هم تاثیر عمیق بگذارد ، عملکردم را مبنی بر اینکه فیلمنامه و نقش را بپذیرم یا نه ، رقم می زند . من وقتی فیلمنامه خانم درخشنده را برای اولین بار خواندم ، تا سه روز همه فکر و خواب و خوراکم را به خود مشغول کرد و بسیار درگیرش شدم. وقتی در خیابان راه می رفتم ، انگار چیزی در ناخوداگاهم دائما” مرا می ترساند . نگاهم به مردها عوض شده بود ، شک و تنفر و حس های ضدو نقیضی به سراغم می امد. بنابراین به تاثیر عمیقی که در اولین خوانش روی من گذاشت ، فکر کردم که باید این نقش را بپذیرم و بازی کنم .

چهره معصوم و بازی درونریز وخودخورانه که البته کمتر سخن می گویید و بیشتر نظاره گر هستید باعث نمی شد که فکر کنید نقش ارتباط با تماشاگر را دچار لکنت کند؟ چون معولاگ تماشاگران ایرانی ، بازی برونگرا را بیشتر درک می کنند و بیشتر با ان هم دل هستند.

برای شخص خود من همیشه ادم هایی جذابند که در خلال سکوت ، رموزی که در نگاه با رفتارشان وجود دارد را کشف کنم . فکر کنم همیشه اینگونه است و این اساسا” یکی از خصلت های ادمیزاد است که همیشه در یک کتاب ، اول سراغ ورق های تا شده می رود . در واقع این که یک شخصیت خودش را باز کند به اندازه شخصیتی که کم کم برای تماشاگر باز و کشف شود ، جذاب نیست ، اما بنا به کارکرد نقش و فیلمنامه ، شخصیت ها متفاوت هستند . اصلا” فکر نکردم که در ارتباط با مخاطب دچار مخاطره می شوم و در عین حال تمام تلاشم را کردم و شاید مهمترین قسمت جذابیت نقش ها و بازی من دقیقا” همین جاست که تمام سعیم بر این اساس بوده که که در زمان های سکوت و این که به قول شما زمانی که نقش هیچ کاری نمی کند و کلامی نمی گوید ، به شدت در حال بازی کردن هستم و در واقع به این سکوت هویت دادم . سکوت شیرین از جنس سکوت ادم های معمولی نیست . میزان و درصد انرژی محبوس در این شخصیت بسیار بالاست . اما نمی خواهد چیزی را بروز پیدا کند ، غیر از جاهایی که که مجبور می شود اعتراف کند که برایش بسیار سخت است . چون باید بعد از بیست و خرده ای سال اعتراف کند . او به عنوان یک زن بسیار مغرور است و شاید این که در این اتفاق جسمش هم مورد تجاوز قرار گرفته او را بسیار آزرده و شاید بیش از حد دوست دارد غرورش به اون باز گردانده شود . میزان تنش در این نقش در لحظات سکوت بسیار بالاست . شاید ضربان قلبش روی هزار باشد ، اما قادر به بیان نیست و نمی خواهد حرف بزند . در عین هیچ کاری نکردن ، همه کار کردن و درون شخصیت را کشف کردن ، سخت ترین کار برای هر بازیگری ست که امیدوارم از پس ان بر آمده باشم.

لحظه ای که مجبور می شوید سخن بگویید ، بازی درخشانی دارید. چون در انجا انتقال حس بدون اغراق باید اتفاق می افتاد. آن صحنه را چگونه بازی کردی؟

اولین سکانسی که فیلم برداری شد ، سکانس اعتراف در بازپرسی بود و چون قرار بود روی اعترافات من موسیقی جاری شود ( به دلایلی از قبیل سانسور و مسائل دیگر ) ، به همین دلیل برای خودم متنی را آماده کرده بودم که پدرم می گفت : ” شیرین … بابا …. ” که در واقع نشان غیرت و تعصب بود . بازگو کردن متنی که خودم نوشته بودم و از اعماق وجودم می آمد ، مرا به لحظه حسی مطلوب رساند و خدا را شکر ، صحنه گرمی شد و باورپذیر.

نحوه بازی گرفتن کارگردان چگونه بود؟

سرکار خانم درخشنده آن قدر اعتماد به نفس و ازادی به من می داد که می تونستم جهان روفتح کنم ، بازیگری که ساده ترین کار بود درایت ایشان در هدایت بازیگر را بسیار دوست داشتم . تا این فیلم اصلا” با کارگردان خانم کار نکرده بودم ، اما آن چه اتفاق افتاد تجربه بسیار لذت بخشی بود و بسیار از ایشان آموختم.

چقدر بازیگران مقابلتان در اجرای نقش به شما کمک کردند؟

تک تک بازیگران باعث افتخار من بودند ، از جناب آقای هاشم پور تا شهاب حسینی ، مائده طهماسبی و مریلای عزیز و دیگر دوستان . اما حضور پر رنگ و با انگیزه ی شهاب حسینی عزیز انکار نشدنی است . امیدوارم باز هم افتخار همکاری با این عزیزان را داشته باشم. اما آقای حسینی علاوه بر بازیگر به عنوان مشاور هم در کنار خانم درخشنده ومن و دیگر عزیزان بود . بسیار آموختم و لذت بردم و به جرات می توانم بگویم از همان روزهای اول دورخوانی در دفتر خانم درخشنده ، آقای حسینی با مشاهده ها و پیشنهاد های خوب و خلاقش خیلی به شکل گیری نقش شیرین کمک کرد.

به نظر شما در روشنگری جامعه ، چقدر فیلم هیس دختر ها فریاد نمیزنند! موثر است؟

حتما” بسیار موثر خواهد بود. من شاهد بودم بسیاری از خانم های حاضر در سالن سینما در زمان جشنواره با چشم های سرخ و مملو از اشک زیر گوش خانم درخشنده زمزمه هایی می کردند و انگار این فیلم به آن ها جرات ابراز کردن داده بود. به هر حال انکارنشدنی است که هرچه به مسائل این چنینی بیشتر و راحتر و آزادانه تر پرداخته شود ، از ان قبحی که دارد تا حدودی کاسته می شود . این عمل قبیح کودک آزاری در تمام دنیا باعث ایجاد فجایع ، خودکشی ها و اختلالات روانی شدید برای شخص مورد تجاوز قرار گرفته شده است . پرداختن به این موضوع دست کم باعث اعتراض ، ابراز احساسات یا اعترافات و لااقل خبر دادن به مراجع قانونی راحت تر اتفاق بیافتد . خانم ها یا کودکان و … از بیان این اتفاق و اعتراض و خبر دادن به اعضای خانوادهشان یا مراجع قانونی نترسد که اگر این موضوع درون فرد سالیان بماند ودر روح او سکوت کند منجر به احساس گناه ، پشیمانی و سرزنش خود می شود و فجایع جبران ناپذیری را با خودش به همراه خواهد داشت.

آیا برای ایفای نقشتان به تحقیقات میدانی دست زدید ؟ با نمونه های آزاردیده صحبتی داشتید ؟ چون حجب و حیا و تابوی اجتماع باعث می شود خیلی از اتفاقات این چنینی پنهان باقی بماند.

من این متن را خواندم ، اولین و شاید تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که اگر این اتفاق برای خود من می افتاد چه وضعی داشتم ؟ این یک مسئله مثله اعتیاد یا قتل و بیماری های روانی که بازیگر برای ایفای نقش شان احتیاج به دیدن نمونه های واقعی دارد ، نیست . این اتفاق به شکلی است که برای هر کسی ممکن است اتفاق بیفتد و اتفاقا” تاکید من بر این بود که هیچ نمونه خارجی و عینی را نبینم تا تاثیر نگیرم و خودم و احساسات ریشه ای واقعی خودم را محک بزنم و چون بسیار نقش حساسی بود باید روی لبه ی تیغ حرکت می کردم . ترجیح دادم خودم رو از هر گونه پیش داوری و قضاوتی پاک کنم و بدون هیچ خدشه ی روحی جای شیرین نعیمی هشت ساله بگذارم و حالا تاثیرات روحیش را بررسی کنم و رسوب این اتفاق طی سالیان در روح و روان شخصیت ، نگاهش به مرد ها ، حتی نگاه به پدر خودش ، حس اش به زندگی تباه شده و از دست رفته اش ، نگاه تحقیر آمیز دیگران به او یا چیز های دیگر که دوست داشتم از اعماق وجود خودم بجوشد و در ساده ترین شکل و معصومانه ترین حالت بروز کند . این که این دختر دچار مشکلات روانی ، دیوانگی ، خشونت ، جنون آنی ، سرخوردگی و خیلی چیز های دیگر است ، اصلا” نباید معلوم می بود . در لحظه قتل در شب عروسیش تازه خودش متوجه خشونت درونش ، عقده های سرکوب شده و مشکلات روانیش می شود . اصرار بر این داشتم که این دختر بسیار عادی و ساده جلوه کند تا ثابت کنم که این همه اتفاقات پیچیده درون یک دختر بیست و چند ساله لزوما” برای افراد اجتماع قابل تشخیص نیست و تا خودش اعتراف نکند شاید هرگز کسی از درونش خبردار نشود.

با توجه به اینکه هیس … جزو فیلم های برتر مخاطبان و مورد پسند تماشاگران جشنواره بود ، ولی هیئت داوران آن را نادیده گرفتند ، چه واکنشی از خودتان نشان دادید؟

ترجیح می دهم مردم قضاوت کنند ، رضایت و تاثیر مثبت روی اجتماعی که درون آن زندگی می کنیم و برای اعتلای فرهنگش زحمت می کشم برایم از هر جایزه و تشویقی ارزشمندتر خواهد بود. امیدوارم مردم فیلم را ببینند و دوست داشته باشند.

بیوگرافی طناز طباطبایی

فیلم سینمایی:

۱۳۸۳ دیشب باباتو دیدم آیدا رسول صدرعاملی
۱۳۸۵ چهارانگشتی سعید سهیلی
۱۳۸۶ دماغ ناقابل فرزاد موتمن تله فیلم
۱۳۸۶ جعبه موسیقی فرزاد موتمن
۱۳۸۶ شب زده فرزاد موتمن
۱۳۸۷ میزاک حسینعلی لیالستانی
۱۳۸۷ پسر تهرانی کاظم راست گفتار
۱۳۸۷ صداها فرزاد موتمن
۱۳۸۸ طهران تهران(سیم آخر) مهدی کرم پور
۱۳۸۹ مرهم علیرضا داودنژاد
۱۳۸۹ سرسپرده بهمن گودرزی تله فیلم
۱۳۸۹ پریناز بهرام بهرامیان
۱۳۸۹ گزارش یک جشن ابراهیم حاتمی کیا
۱۳۹۰ نارنجی پوش داریوش مهرجویی
۱۳۹۰ هفتم مسود قراگزلو فیلم کوتاه
۱۳۹۱ هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند پوران درخشنده
۱۳۹۲ ساکن طبقه وسط شهاب حسینی
۱۳۹۲ پنجاه قدم آخر کیومرث پور احمد
۱۳۹۲ آرایش غلیظ حمید نعمت الله

سریال و مجموعه تلویزیونی:

۱۳۸۰ گریه
۱۳۸۵ در چشم باد مسعود جعفری جوزانی
۱۳۸۵ میوه ممنوعه حسن فتحی
۱۳۸۸ پرانتز باز کیومرث پوراحمد
۱۳۹۲ کلاه قرمزی ۹۲ ایرج طهماسب میهمان برنامه

 

شبکه خانگی:

۱۳۹۱ قلب یخی شبکه خانگی سامان مقدم
۱۳۹۲ شاهگوش شبکه خانگی داوود میرباقری

بیوگرافی طناز طباطبایی

تئاتر:

۱۳۹۰ درس داریوش مهرجویی
۱۳۹۰ کمی بالاتر آروند دشت آرای
۱۳۹۱ باغبان مرگ آروند دشت آرای
۱۳۹۱ تن تن و راز قصر مونداس آروند دشت آرای

جوایز و افتخارات:

بهترین بازیگر زن کمدی تلویزیونی در سال ۱۳۸۸
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن از سومین جشن منتقدان برای بازی در فیلم صداها (۱۳۸۸)
برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن از پنجمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران برای بازی در فیلم مرهم (۱۳۹۰)
جایزه بهترین بازیگر زن در کرمان و سنندج برای فیلم هیس!دخترها فریاد نمیزنند
کاندیدای بهترین بازیگر زن در کرمانشاه برای فیلم هیس! دخترها فریاد نمیزنند.

 

منبع: آسمونی

دانـــــلود

  • - بازدید: 1,816

برچسب ها

مطالب پیشنهادی ما

دیدگاه های شما

یک پاسخ به “بیوگرافی طناز طباطبایی”

  1. hossein rezaee گفت:

    سلام.دست نویسندگان سایت درد نکنه.مطالب بسیار جذاب هستند.
    خیلی وقته منتظر این جور مطالب بودم.بازم بزارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *