توضیحات:
ماجرا از یك شب سرد اسفند ماه سال ١٣۵۴ شروع شد.بالاخره بعد از دو روز زحمت شبانه روزي, كار تزیین خونه و تدارك تولد تموم شد. درست چند ساعت قبل از جشن.من كه حسابي خسته و كثیف شده بودم به امیر پسر داییم كه تولدش بود و این ھمه زحمت رو به خاطر جشن تولد اون كشیده بودم. گفتم: من میرم خونھه یه دوش میگیرم. لباسام رو عوض میكنم و بر میگردم….
زبان: فارسی
نوع فایل: PDF
تعداد صفحات: 107
حجم کتاب: 1.3 مگابایت
نویسنده: صلاح الدین احمد لواسانی
دیدگاه های شما