داستان جالب و خواندنی خروس… می گویند مردی ، خروسی خرید و به خانه برد. وقتی وارد شد ، همسر جوانش ، سر و رویش را پوشاند و نهیب زد: ای مرد! غیرتت چه شده است؟ روزها که تو نیستی ، آیا من باید با این خروس که جنس مخالف است ، تنها بمانم؟ خروس را بیرون ببر و از هر که خریده ای به او بازگردان!
مرد ، خوشحال از این که …
می دانیم که پرندگان روی تخم می خوابند تا جوجه ها از تخم بیرون بیایند. تخمها باید به قدری محکم باشند، که وزن پرندهء خوابیده روی تخمها باعث شکستن آنها نشود. به این جهت شکل تخم مرغ کاملاً حساب شده است، تا بتواند بدون شکسته شدن فشار زیادی را تحمل کند، و به همین دلیل محافظ خوبی برای جوجه باشد. سرانجام جوجه با نوک زدن تخم را از داخل می شکند.
با كاروان یاران به سوى دمشق رهسپار شدیم. به خاطر موضوعى از آنها ملول و دلتنگ شدم. تنها سر به بیابان بیت المقدس نهادم و با حیوانات بیابان مانوس شدم. سرانجام در آنجا به دست فرنگیان اسیر گشتم. آنها مرا به طرابلس (یكى از شهرهاى شام) بردند و در آنجا در خندقى همراه یهودیان به كار كردن با گل گماشتند. تا اینكه روزى یكى از رؤساى عرب كه با من سابقه اى داشت از آنجا گذر كرد، مرا دید و شناخت.
یک دانشمند آمریکایی در اقدامی جالب نسخه شبیهسازی شده خود از صدای انفجار بزرگ را با دادههای دقیق جدید بدست آمده از کاوشگر فضایی چندین میلیون دلاری، ترکیب کرده است.
شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند !
استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟