دختری از کوچه باغی میگذشت
یک پسر در راه ناگه سبز گشت
در پی اش افتاد و گفتا او سلام
بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام
دختر اما ناگهان و بی درنگ
سوی او برگشت مانند پلنگ
گفت با او بچه پروی خفن
می دهی زحمت به بانویی چو من؟
من که نامم هست آزیتای صدر
من که زیبایم مثال ماه بدر
من که در نبش خیابان بهار
میکنم در شرکت رایانه کار
دختری چون من که خیلی خانمه
بیشت و شش ساله _مجرد_دیپلمه
دختری که خانه اش در شهرک است
کوی پنجم_نبش کوچه_نمره شصت
در چه مورد با تو گردد هم کلام
با تو من حرفی ندارم والسلام!!!
منبع: کوچولو
برچسب ها
girl poem,
haftegy,
اشعار طنز جالب,
اشعار طنز92,
بچه پروی خفن,
برترین اشعار خنده دار,
بنده خدا فقط سلام كرد (شعر طنز),
تفریح,
جالب,
خنده,
خنده دار,
دختر خوشگل,
دختر ساده,
دختری از کوچه باغی میگذشت,
سایت هفتگی,
سرگرمی,
شر و ور,
شعر,
شعر پسر و دختر,
شعر جالب و طنز,
شعر خنده ای,
شعر دختر,
شعر دخترا,
شعر دختری,
شعر طنز,
شعر طنز بنده خدا فقط یه سلام کرد,
شعر طنز و خنده دار جدید,
شعر طنز: فقط سلام کرد,
شعر واسه دخترا,
شعرهای خنده دار جدید,
شعرهای طنز و باحال,
طنز,
طنز سلام کردن,
طنز شعر خنده,
فقط سلام کرد,
مطالب طنز و خنده دار,
مطالب و اشعار طنز92
دیدگاه های شما